۱۴
اسفند
بعد نمیدانم چه اتفاقی افتاد که یکدفعه تعادلم به هم خورد. منظورم از عدم تعادل، مطلقاً ناپایداری روانی و از جنس روانپریشی و این جور چیزهاست. در واقع عدم توازنی که با کشتن خداوند هر کس به دست میآید. نوعی بیهویتیِ روحی-معنوی.
بعد نمیدانم چه اتفاقی افتاد که یکدفعه تعادلم به هم خورد. منظورم از عدم تعادل، مطلقاً ناپایداری روانی و از جنس روانپریشی و این جور چیزهاست. در واقع عدم توازنی که با کشتن خداوند هر کس به دست میآید. نوعی بیهویتیِ روحی-معنوی.