#تکه_هایی_از_نور
يكشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۳۴ ق.ظ
گاهی در تاریکی محض تکه هایی از نور می افتد روی درودیوار و من چیزهایی می بینم. من درباره ی چیزهایی که می بینم شعر می گویم. گاهی صداهای عجیبی می شنوم و می ترسم. هیچ کس مرا نمی فهمد. خسته شده ام. همه می گویند نوشته هایم زاییده ی خیال من است، اما من هر چه را می گویم، می بینم. در واقع تا چیزی را نبینم نمی گویم.
- ۹۴/۱۰/۲۷