برداشت های کاملن شخصی

#سوال_های_وحشتناک

دوشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۵، ۰۴:۱۰ ب.ظ

این که در اعماق اقیانوس ها جانداری باشد یا نباشد، این که فضا متناهی باشد یا نباشد و یا این که در سیاره ای دیگر به غیر از زمین حیات وجود داشته باشد یا نه، ذره ای در زندگی من تاثیر ندارد. اما بود و نبود خداوند برای من مهم است. اگر خداوندی وجود داشته باشد، مرگ پایان همه چیز نخواهد بود و در این شرایط اگر من همه ی عمرم را با فرض نبود او زندگی کنم دست به ریسک بزرگ و خطرناکی زده ام. من این خطر را با تمام پوست و گوشت و استخوانم حس می کنم.
اما اگر خداوندی در کار نباشد مرگ پایان همه چیز است و در آن صورت زندگی کردن با فرض وجود خداوند که نتیجه اش دوری جستن از بسیاری لذت هاست با توجه به این که ما فقط یکبار زندگی می کنیم، واقعاً باخت بزرگی ست.

به نظر من پاسخ به این سوال تکلیف خیلی چیزها را روشن می کند و جواب ندادنش هم خیلی چیزها را تا ابد در تاریکی محض نگه می دارد. میلیون ها انسان بدون این که این سوال ذره ای آزارشان بدهد برنامه های هزارساله برای عمر شصت هفتاد ساله شان می چینند و من همیشه تعجب می کنم که چطور کسی بدون اینکه پاسخ قاطع و قانع کننده ای برای این سوال پیدا کرده باشد، کار کند، راه برود، ازدواج کند، حرف بزند و حتی نفس بکشد. اگر خداوندی نیست چرا ما هستیم؟ 
این وجود داشتن مفهومش این است که اراده ای توانا و ذی شعور مایل بوده که ما وجود پیدا کنیم. از طرف دیگر، اگر خداوندی هست پس این همه شر و بدبختی چیست؟ این همه نکبت که از سر و روی کائنات می بارد برای چیست؟ چرا این قدر چیزها آشفته و زجرآورند؟ کجاست آن دست مهربان که هر چه صدایش می زنند به کمک هیچکس نمی آید؟ هر روز حقوق میلیون ها نفر روی این کره ی خاکی پایمال می شود و همه هم تقاضای کمک می کنند اما حتی یک معجزه هم رخ نمی دهد. حتی یکی...
ستم گران روز به روز فربه تر می شوند و ضعفا در اکناف عالم یا اسیر سیل می شوند و یا زلزله می آید و زمین آن ها را می بلعد. اگر هم جان سالم بدر ببرند، فقر و گرسنگی و بیماری سراغشان می آید. اینهمه کودک ناقص الخلقه تاوان چه چیزی را پس می دهند؟ چه گناهی مرتکب شده اند که از شیرخوارگی تا پایان عمر، البته اگر زنده بمانند، باید با کوری مادرزادی و فلج مادرزادی و نقص عضو و هزاران عذاب دیگر سر کنند؟ گزارش آمار مرگ و میر ناشی از گرسنگی را که لابد می خوانید؟ 
علم، مطمئن ترین و در عین حال صادقانه ترین ابزاری ست که با فروتنی تمام به ما می گوید: "نمی دانم"

این سوال ها و پاسخ شان همان چیزیست که من را به درستی آزار می دهد و  شب تا صبح روحم را مثل خوره می خورد. 

  • علی اصغر مهدوی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی